علیعلی، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

بهترین هدیه زندگیمون

نقاش کوچولو در سن 2 سال و ده ماهگی

بسم رب سلام سلام صد تا سلام هزارو سیصد تا سلام بر متظرا آپ شدن وبلاگ علی میدونم که خیلی تنبل شدم  و خیلی وقته که نیومدم. الانم که اومدم پس فردا امتحان دارم و هنوز هیچی نخوندم ولی دیدم علی چدتا نقاشی خیلی خیلی خوشگل کشید دلم نیومد براتون نزارم.علی خیلی خیلی به قاشی علاقه داره و نقاشیاشم نسبت به سنش واقعا فوق العاده اند. الانم چندتا کاغذ ساندویچ دم دستش بود برداشت و چد تا نقاشی خوشگل کشید. کلا هر صفحه ی کاغذی پیدا کنه یه اثر هری خلق میکنه. .البته بهتون قول میدم به زودی از همه نقاشیای خوشگل دفتر نقاشیش عکسای خوب بگیرم و بزارم براتون. بزوووودی... این پسر گلم تو محل نگه...
13 دی 1392

علی در سن 2 سال 5-7ماهگی

بسم رب   سلام به همه چطورید؟؟؟؟چه خبرا؟؟؟؟خیلی دیر به دیر میام نه؟؟هر روز دوستان زنگ و پیامک میزنن که چرا عکسای جدید علی رو نمیزاری و من فقط میتونم بگم شرمنده من از وقتی اومدم خونه جدید از نعمت بزرگی به نام اینترنت محرومم و نمیدونم این همسر محترم میخواد منو ترک بده یا چیکار کنه هر روز میگه فردا میرم وصلش میکنم و من همچنان منتظر .الانم که مسلما از خونه بابام اینا اومدم. خب بگذریم امیدوارم تابستون و البته ماه رمضان خوبی رو پشت سر گذاشته باشید.و نماز و روزه هاتونم قبول باشه ایشالله.   این تابستون یه تازه واردم داشتیم روز 31 تیر ماه علی پسر عمو دار شد.آقا مهدی پسر ...
2 شهريور 1392

عکسای متفرقه از علی از اسفند تا خرداد

بسم رب   سلام سلام         بالاخره امتحانای خسته کننده مامان علی تموم شد.     واقعا شرمنده که اینقدر دیر اومدم این چند ماه خیلی گرفتار بودم از بعد راهیان نور حسابی     سرما خوردم و تا 15 فروردین همجنان مریض بودم .بعد عیدم که اثباب کشی داشتیم و     حسابی خسته شدیم بعدشم کلاسا و امتحانا و .....تا الان که تازه دیروز امتحانم تموم شد و             اومدم.   تو این مدت اتفاقات زیادی افتاد مهم تر از همه این که علی دیگه کاملا حرف میزنه و همه حرفارو میگه فقط بعضیاشو یه ...
17 خرداد 1392

پایان خوب سال 1391

  بسم رب الشهدا   سلام بر همه .سال 1391 هم با همه بدی ها و خوبی هاش بالاخره تموم شد .و حضور     علی در کنار ما همه ناملایمات زندگی رو برامون آسون کرده.و اومدنش به این دنیا و به     این خونه برای ما سراسر شادی و نشاطه.شکرت خدای مهربون     امسال ما یه جور دیگه سالمونو به پایان رسوندیم شایدم بهتره بگم سال 1392 رو با یه     طراوت و نور و معنویتی آغاز میکنیم.     کارت دعوت شهدا امسال مارو با خودش برد به اون دیار عشق بازی و صفا و معنویت.       خانواده 3 نفره ما در روز 21 اسفند 1391راهی سرزمین نور ش...
14 فروردين 1392

جشن تولد 2 سالگی علی آقای گلمون

بسم رب   سلام سلام   بالاخره بعد از یک هفته از روز تولد علی بدلیلی که قبلا گفتم برای علی جونمون تولد گرفتیم. البته واقعا تم بره ناقلا پدر مارو در آورد و یک هفته طول کشید تا کارتاشو طراحی کردیم خریداشو کردیم و خلاصه دائم همه وقتمونو کارای تولدش گرفت.که البته منو بابایی دو نفره حسابی دست تنها بودیم و بابایی کلی از کار و زندگیش افتاده بود.البته همه اینا فدای سر پسر گلمون .مام مثل خیلی از پدر مادرا  همه تلاشمون رو میکنیم تا بهترین زندگی رو برای بهترین هدیه زندگیمون بسازیم.   واقعا چقدر زود گذشت یعنی واقعا پسر کوچولوی فسقلی من به این زودی 2 سالش تموم ...
18 اسفند 1391

اولین سفر علی به ملایر در اطراف همدان

    سفر دیگه ی علی آقا که واقعا بهش خوش گذشت و عکسای بیاد موندی و خوشگلی هم ازش گرفتیم  سفر به شهرستان ملایر در اطراف همدان بود که با هم این عکسای زیبا رو در ادامه مطلب میبینیم: علی در حال خوردن آلو سیاه: فکر نکنم علی تو عمرش اینقدر از آب بازی لذت برده باشه خیلی حال کرده بود:    باز علی ماشین دید.مدلش اصلا مهم نیست .فقط فرمون و دنده داشته باشه کافیه تا علی بپره پشت رول: اینم دوست کوچولوش نیایش خانم:   ...
1 اسفند 1391

22 بهمن 1391

بسم رب   سلام سلام بر همه نینی های قهرمان و با مرام و لوتی و با حال و با صفا و ختم کلوم سربازای کوچک انقلاب و رهبری که در روز 22 بهمن به راهپیمایی رفتن و شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل دادن و با اون دستای کوچیکشون یه مشتی زدن تو دهن دشمنا که تا عمر دارن دردش از یادشون نره. علی کوچولوی گل مام توی این روز عزیز با مامان و باباش به خیابون رفت و جشن انقلاب رو برای دومین بار تجربه کرد و حسابی هم بهش خوش گذشت.     زنده باد اسلام زنده باد انقلاب زنده باد رهبر زنده باد ایــــــــــران رهبر عزیزم برای ما دعا کن تا بتونیم سربازی مومن و ثابت قدم برای شما و امام زمانمان...
30 بهمن 1391

حرف زدن علی

بسم رب سلام سلام علی کوچولوی ما دیگه داره حسابی بزرگ میشه ولی در زمینه حرف زدن مثل راه رفتنش میخواد هممون رو یه شبه غافلگیر کنه. الان هم همش با چند تا کلمه خاص که یاد گرفته همه منظورشو میرسونه و فکر کنم نیازی نمیبینه که حرف زدن رو کامل یاد بگیره. حرفایی که الان علی میزنه اینان: اینجا و اونجا و نه پر کاربردترین کلمات که باهاشون میتونه کاملا حرف بزنه. به این صورت که مثلا: مامان بیا پیش من: مامان مامان اینجااااااااا اون خوراکی یا غذا رو بده به من: مامان بابا (با دست میزنه رو زمین)میگه اینجااااااا یه چیزی رو پیدا میکنه : ای بابا اینجااااا ازش میپرسی که فلان چیزو کجا گذاشتی : ای ...
19 بهمن 1391

تولد 2 سالگی پسر گلمون

بسم رب   آخیییییییییییییییی  چقد زوووووووووووود گذشت .2سااااااااااااال    علی فسقلی ما که البته از همون اولشم شیطون و بازیگوش بود حالا دو سالش تموم شد و وارد یه مرحله  جدید از زندگیش شد(و البته مرحله جدیدی از خراب کردن خونه زندگیه ما) درست دو سال پیش همچین روزی 19 بهمن 89 ساعت 9 صبح پاهای کوچولوشو به این دنیا گذاشت تا برای ما از طرف خدا  خوشبختی وسعادت وشادی و کلی هدیه زیبای دیگه بیاره.خدایا ازت ممنونیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم   پسر گلم تولدت مـــــــــــــــــــــبــــــــــــــــــــــــــــارکــــــــــــــــــــــــــــــ...
19 بهمن 1391