عکسای متفرقه از سال 94
بسم رب
اینم چنتا عکس متفرقه از سال 94
اینم از عکسای پنج سالگی علی جونم :
امام زاده ابوذر قزوین یه جای بسیار زیبا و با صفا که
دسته جمعی با مامان جون اینا وعمو منصور و عمو جعفر اینا رفته بودیم و یه کباب حسابی زدیم به رگ
محمد شهر کرج یه باغ تفریحی هست که هر چند وقت یکبار بابا حاجی
مارو میبره اونجا تا کلی شاتوت بخوریم حسابی به بچه ها خوش بگذره
اینم یه عکس صمیمی و خوشگل و به یاد موندنی با پسر خاله مهربونش:
قایق سواری علی با باباش:علی چون پاش نمیرسید پا بزنه با دست پدالو میچرخوند و
من از دیدن این صحنه کلیییی خندیدم واقعا با مزه بودقربون اون خنده خوشگلت
اینم قایق سواری در دریاچه خلیج فارس تهران که در مجاورت خونه مامانی و باباحاجیه و ما زیاد به اونجا میریم
ولی چون من از آب خیلی میترسم همین یبار سوار قایق شدیم که بازم من کلی جیغ و داد کردم و علی بهم دلداری میداد
اینم یه نقاشی خوشگل که خودش پشت دستش کشیده و ساعتها باهاش بازی کرد
گل پسرم وقتی از سلمونی برگشته
فدای تو عشق من ماشالله بهت