علی آقا مشتی علی میشود
بسم رب الرضا(ع)
سلام سلام سلاممممممممممممممممممممممم
علی تابستون خوبی رو پشت سر گذاشت و اتفاقات خوبی توی تابستون افتاد.که بهترینش اولین سفر
علی به مشهد بود که امام رضای مهربون به برکت وجود علی آقا قسمت ماهم کرد که به پابوسش بریم
و خیلی خوب ازمون پذیرایی کرد .
جالبیش اینجا بود که روز حرکت ما دقیقا افتاد ٢٨ مرداد که مصادف بود با دومین سالگرد ازدواجمون.
منم کیک پختم که تو قطار جشن بگیریم.و بعد از ظهر همه با هم یعنی ما ٣ نفر با خاله مریم و عمو امین
و باباحاجی و مامانی و دایی حسین با یه ون رفتیم ایستگاه قطار دو تا کوپه کنار هم بودیم.شب جشن
گرفتیم .
شبهای قدر رو مشهد بودیم .پارسالم که علی آقا تو شکم مامانش بود شبای قدر مشهد بودیم.
خیلی خیلی شلوغ بود ولی خداروشکر مش علی اصلا اذیتمون نکرد و تا تونست باهامون راه اومد.
مام که کالسکشو نبرده بودیم رفتیم و یکی دیگه از اونجا براش خریدیم که خیلی کارمونو راحت کرد.
از خوبی و خوشی این سفر معنوی هر چی بگم کم گفتم یه چند تایی هم از علی آقا عکس گرفتیم که
در ادامه میبینیم.
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع)
اینجا ضریح امام رضاست که تو زیر زمینه و معمولا برای خانماست.میگن این قسمت به قبر اصلی نزدیکتره.پسره منم که حسابی زرنگی کرده و خودشو به ضریح رسونده و فکر کنم فهمیده که داریم یواشکی ازش عکس میندازیم.
توی اون گرما آّب بازی خیلی میچسبه هااا!!!!
پسر ما یه چندروزی برای روز قدس پیشوازم رفت.ماشالله ماشالله چقدرم بهت میاد این چفیه
عزیزم.ماچچچچچ آبدار.بزودی عکسی که تو راهپیمایی روز قدس انداخته رو هم میزارم براتون.
عکسای قطار و چندتا عکس دیگه هم فعلا در دسترسم نیست.تو اولین فرصت اونارم میزارم.
خیلی خیلی سفر خوبی بود .دست امام رضا درد نکنه که مارو طلبید و دست بابا حاجیم درد نکنه که
زحمت این سفر رو کشید .
ایشالله خدا زوده زوده زود قسمت همه ی نینیا و مامان و باباهاشون بکنه که برن زیارت امام رضا(ع).
الهی آمین