اواخر 9 ماهگی
به نام خدای خیلی مهربوووون
خدایا شکرت که پسر بلایی مثل علی رو
به ما دادی شکرتتتتتتت
سلام سلام صد تا سلام
من واقعا مامان تنبلی نیستم این روزا دانشگاه و شیطونیای علی واقعا نمیزاره ما به چیز
دیگه ای فکر کنیم ما حتی روزها و شبهاست که درست نخوابیدیم به خدا ما
خیلی....خلاصه بخشید دیر شد دیگه.
از هر چه بگذریم سخن دوست خوش تر است
اینم از عکسای علی طلا در 9 ماهگی
میبینید پسر ورزشکار من چه استعدادی در زمینه بسکتبال داره.ماشالله پسرم
شکموووووو.همه خولاکیامونو که تو خولدی پسل شکمو(نوش جووووووونت مامانی)
ما آخر نفهمیدیم تو از این ماشین لباسشویی میترسی یا خوشت میاد که اینطوری نگاهش
میکنی!!!!!!
فکر کنم کم کم میخوای باهاش دوست بشی!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی