علیعلی، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

بهترین هدیه زندگیمون

زمستان 96

1397/5/26 17:53
نویسنده : مامان علی
663 بازدید
اشتراک گذاری

بسم رب

دوباره سلام

 

زمستون ماه خیلی خوب و جذابیه برای ما

چون مناسبت های زیادی داریم

شب یلدا ،تولد بابا فتولد علی، راهپیمایی،  تولد خودم  و تولد باباحاجیجشن

ولی امسال یه اتفاق هیجان انگیزم داشتیم و اون بارش برف سنگین و عالی بود که خیلی سال بود ندیده بودیم/

شب یلدا رو یه سال درمیون میریم خونه مامان جون و مامانی

و امسال نوبت خونه مامان جونت بود و رفتیم قزوین

حسابی به زحمت افتادن دستشون درد نکنهگل

اوایل دی ماه یه سفر رفتیم قم زیارت

و نائب الزیاره همگی بودیمفرشته

اینم یه رستوران که اسمشو یادم رفته ولی خیلی قشنگ بودگل

اینم یه روز خوب در باغ محمد شهر کرج و دوچرخه سواری همگتنی

اینم از تولد 33 سالگی بابا اسماعیل گل

تولدت مبارک بابای مهربونبوس

و کادوی مخصوص علی به باباشتشویق

و البته آخرش مجبور شد به بچه ها سواری بده چون ما برای سورپرایز تولدش از روش

نقشه گنج استفاده کردیم و باکنک اشتباه رو ترکوند و جریمش سواری

به بچه ها بود البته این کارو هر سه تاشون دوست دارنآرام

و شام تولد رستوران لبنانی و شاورمای معروف که البته خیلی تند بود هیپنوتیزم

ولی خوش گذشت جای همه خالیبغل

 

اینم همون برف حسابی که گفتم و همه غافلگیر شدندلغک

میثم حسابی سرما خورده بود ولی دلم نیومد این برفو نبینه چون تاحالا ندیده بود و معلومم نیست دیگه ببینهسکوت

اون آدم برفی رکم من ساختم البته با کمک علیخندونک

آدم برفیمون پشتک زده

(شالگردن میثم افتاد تو برفا خیس شد واسه باباشو بستیم)چشمک

دو تاعکس خوشگل و با نمک خونه خاله مریم

تولد علی افتاد شب شهادت حضرت زهرا برای همین چند روز بعد گرفتیم شب تولدش

خونه خاله بودیم و خاله مریم یه تولد کوچولو برات گرفت تا تولد اصلی رو براش بگیریمجشن

البته خیلی هم کوچولو نبود هم برامون کیک پخت هم ساندویچ همبرگر.دستشون درد نکنهمحبت

راهپیمایی 22 بهمنزنده

پسر گلم امیدوارم همیشه پشتیبان ولی فقیه و آقای مهربونمون(امام خامنه ای ) باشی

تا بتونی در روز ظهور حق و باطل رو از هم تشخیص بدیمنتظر(ان شالله)

قربون پسر نقاشم بشم من که با هیچ چیز به اندازه مداد رنگی حال نمیکنه

این مداد رنگیارو مدرسشون هدیه دادنبوس

اینم فارق التحصیلی پیش دبستانی😊

 

تو کلاس اول هر مائری واسه یکی از حروف بایئ واسه همه کلاس هدیه میخرید

به ما یبار حرف س افتاد که سینی های کوچولو خریدیم و شکلات یبار هم

حرف ض افتاد که این حوض هارو خریدیم

کلاس اولم داستانی داشتیمااا😆ولی معلم خوبی به نام خانم باجلان داشت که سال اول

تدریسشون بود وخیلی مهربون و خوش اخلاق بود و خاطره خوبی برای بچه ها شد

 

یه عکس دسته جمعی با داداش و پسر خاله ها😘

 

پسندها (1)

نظرات (0)