علیعلی، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

بهترین هدیه زندگیمون

کلاس اول علی جوووون 1396 مهر

بسم رب   سلاااااااااااام   یکی از بهترین اتفاقات سال 96 مدرسه رفتن علی بوووود   اولش همه با هم رفتیم به نمایشگاه ایران نوشت و برای پسرمون مثل سال قبل که برای پیش دبستانیش کالای ایرانی خریدیم بازم لوازم التحریر ایرانی بخرییییم   اخه ما خییییلی باحااااااالیم   اولین اتفاق جال این بود که در جریان ثبت نام مدرسه برای بینایی سنجی که بردیمش فهمیدیم چشمای گل پسر ضعیفه و باید عینک بزنه یه چشمش 3 و یکی دو و نیم بود که البته چون ما سر در نیاوردیم اخر نفهمیدیم این اعداد یعنی چی ...
26 مرداد 1397

11 شهریور 96بدنیا اومدن امیر مهدی عزیززززم

بسم رب سلام سلام 11 شهریور 1396 یه اتفاق خوب افتاد که حسابی هممونو خوشحال و ذوق زده کرد   داداشه محمد طاها بدنیا اومد و من دوباره خاله شدددددددم هووووراااا   امیر مهدی عزیزمون به دنیا خوش اومدی خالههههه   اینم یسری عکس منتخب  از روز اول تا 6 ماهگی   این فسقلی با مزه امیر مهدی خالشه فداش بشم من ذوق همه خانواده از تازه وارد جیگر طلا   اینم ذوق محمد طاها و علی از نی نی جدید   ای بلا بلای خاله اینجا فکر کنم 3 ماهش بود یا چهار بگو ماشالله ...
25 مرداد 1397

یسری عکس خوشگل از بهار و تابستان سال 96

بسم رب   سلام   ببخشید چون یمدت نبودم الان فقط میخوام حتما عکسهای پسر گلم در مقاطع مختلف و مناسبتهای مختلف رو در وبلاگش بذارم برای همین چون دوسالی گذشته شاید یکم از نظر تاریخ بهم ریخته باشه البته دارم همه سعیم رو میکنم که منظم باشه علی عزیزم ببخش که یکم این دوسال تنبلی کردم   این عکس مربوط به لحظه سال تحویل سال 96 خونه مامانی و باباحاجیه:     در تعطیلات عید برای دید و بازدید که رفتیم قزوین یه سرم به باغ وحش باراجین زدیم که تازه تاسیس شده بود و واقعا زیبا بود ...
25 مرداد 1397

بابلسر شهریور 95

بسم رب سلام سلام صد تا سلام   در شهریور 96 ما به همراه مامانی و باباحاجی و دایی و خاله اینا و البته مهمون باباحاجیبه بابلسر رفتیم و جای همگی خالی خیلی خیلی خوش گذشت.   یه اسب سواری دلچسب کنار دریا به همراه بابای مهربون   اون هواپیما که میبینید رو یه سکوی خیلی بلنده ولی وقتی علی و طاها چیزی بخوان کی میتونه بهشون نه بگه؟؟ البته آخرش با سوت مامور اونجا مجبور شدن سریع بپرن پایین اینم یه عکس خوشگل در فضای خاطره انگیز که کنار دریا ساخته بودن اونم که خیلی نورانیه منم ...
19 مرداد 1397

مشهد سال96

بسم رب   سلام سلام   خداروشکر روزیمون شد و همون ابتدای سال 96   با خاله مریم اینا یه سفر عالی داشتیم به #مشهد مقدس   این سفر به همه ما خیلی خیلی خیلی خوش گذشت جای همه دوستان خالی   گل پسرم با باباش صحن آزادی:     داداشای مهربون در صحن انقلاب:   اینم کوه سنگی و هوای سرد ولی دلچسبش و شیر سواری علی اینم از این بستنی درازا که کنار کوه سنگی داره بهش میگن ایتالیایی ولی ما میگیم بستنی دراز کوه سنگی البته علی یه گاز گنده ازش زده اینم جیگ...
14 خرداد 1397

تولد 6 سالگی علی آقا

بسم رب   هوراااا تولدددد تولدددد تولدت مبارک عشق منننن   این جشن تولد با تم مورد علاقه علی یعنی تم لاک پشت های نینجا بود یکی از اخلاقای بد من اینه که عکسای گوشیمو انقدر دیر خالی میکنم که اخر یه بلایی سرش میاد اینبار هم یه سری از عکسهای این جشن تولد پرید ولی چنتایی دارم ازش... با توجه به اینکه میثم کوچیک بود یکم کار کردن برام سخت بود ولی تمام تلاشمو برای خوب برگزار شدن این تولد انجام دادم...امیدوارم بهت خوش گذشته باشه عزیز مامان   خداحافظی با شش سالگی در کنار داداش میثم کادوی من و بابایی و میثم یه فوتبال دستی که علی همیشه دوست داشت داشته باشه: ...
20 ارديبهشت 1397